Thursday, April 17, 2014

گردهمايي نمايندگان تشكلهاي جوانان با حضور رئيس جمهور برگزيده مقاومت - سخنراني شخصيت هاي برجسته سياسي


هوارد دين رئيس پيشين حزب دمكرات آمريكا
با تشكر. من آرزو ميكنم كه رئيس جمهور اوباما و وزير خارجه كري ميتوانستند اين فيلم را كه الان ما ديديم ببينند. در طول ساليان به دفعات متعددي در سياست خارجي آمريكا ما آنقدر درگير تخليات خودمان و عملكرد ديپلوماسي بوده ايم كه فراموش كردهايم بحث جان افراد مطرح است و جسارت فوقالعادة افرادي كه هم اكنون ديديم بايد نقطة انگيزش رئيس جمهور و وزير خارجه باشد، وقتي به همراه كساني كه مسئول قتل افرادي هستند كه ما در اين فيلم شاهد آنها بوديم دور يك ميز مينشينند. خانم رجوي، باعث افتخارم است كه در حضور شما باشم. من ميخواهم به طور خاص بگويم افرادي در اين جمعيت هستند كه علاوه بر خانم رجوي غرق افتخارند چرا كه اعضاي خانواده خود را از دست داده اند، برادران، خواهران، والدين و فرزندان خود را به دست رژيم ملاهاي قاتل و دست نشانده ها و عروسكهايشان در عراق تحت كنترل مالكي از دست دادهاند.
ميخواهم چند جمله يي در مورد تيتري كه در روزنامه گاردين خواندم، صحبت كنم. «رژيم ايران اتهامات اعضاي پارلمان اروپا مبني بر اعمال محدوديت در آزادي بيان و فراخوان براي توقف اعدامها را رد ميكند». من به گفتگو با ملاها اعتراض ندارم. ما با تعداد زيادي از افراد بد، صحبت كردهايم، كه بر افرادي كه ما براي آنها اهميت قائل هستيم، سلطه دارند. چيزي كه من به آن معترض هستم روند طولاني در سياست خارجي آمريكاست وقتي دست به اقدامات مصلحت آميز ميزنيم كه به قيمت از دست رفتن جان افراد تمام ميشود تا به توافقي دست يابيم كه پايدار نخواهد بود. ما در كشورمان كارهاي بسيار عالي انجام داديم، كمك به اروپا براي غلبه بر تهديد نازيها، برقراري صلح، هر چند كوتاه مدت، پس از جنگ جهاني اول، ايستادن در برابر ديكتاتوري در نقاط مخلتف جهان. اما ما همچنين در طول ساليان در سياست خارجي آمريكا دست به اقداماتي زديم كه براي كشور خودمان و براي دموكراسي خطرناك بودهاند. وقتي كه ما دست به اين كارها مي زديم، فكر ميكرديم كاري در جهت منافع خودمان را انجام داده ايم. نتيجه اين است، وقتي براي منافع كوتاه مدت دست به اقداماتي ميزنيد كه باعث رد كردن اصول اعتقادي آمريكا مي شود، چنين اقداماتي نه تنها افرادي را كه براي آنها اهميت قائل هستيد بلكه خود آمريكا را هم زير علامت سؤال ميبرد. مشاركت ما در قرباني كردن رئيس جمهور آلنده به ساليان طولاني ديكتاتوري و سركوب در شيلي راه برد. ما در بركناري نخست وزير مصدق شركت كرديم، او تنها رهبري در تاريخ ايران بود كه به صورت مشروع انتخاب شد. اگر ما در سال 1953 دست به چنين كاري نميزديم، امروز با ملاها روبرو نميبوديم. ما در ويتنام جان 55 هزار سرباز را فداي دفاع از رئيس جمهور «چو» و معاون رئيس جمهور «كي» كرديم. آمريكاييها كي ياد خواهند گرفت كه دفاع از كساني كه داراي ارزشهاي ما نيستند و اتحاد با آنها در دراز مدت باعث زدن زيرآب كشور خودمان خواهد شد. به اعتقاد من رسيدن به يك توافق هسته يي دراز مدت با ملاها عالي خواهد بود. من با رودي جولياني موافقم، ما بر روي بسياري از مسائل با هم اتفاق نظر نداريم اما روي اين موضوع اتفاق نظر داريم، ما در گذشته با ملاها به توافق رسيديم اما آنها دروغ گفتند. آنها به برنامه هسته يي خود ادامه ميدهند. آيا ما بايد با ملاها به توافقي برسيم و 3000 نفري كه هم اكنون در زندان ليبرتي به سر ميبرند، و ما آنها را قانع به رفتن به آنجا كرديم، بفروشيم؟ تا به يك توافق كوتاه مدت با ملاها برسيم كه در ضمن با توجه به سوابقشان آن را نقض خواهند كرد. شما در مورد كارنامه آنها شنيديد، در دوران روحاني «مدره»! بيشترين اعدامها و اعدام در ملأ عام و شلاق در ملأ عام صورت گرفته است. اين تنها مربوط به مجرمين نيست. در ايران افراد تنها به دليل مخالف با ملاها به قتل ميرسند. اين يك رژيم مستبد و سركوبگر است كه يك حكومت مذهبي  است. ما نميخواهيم چهره خودمان و جايگاه اخلاقي خودمان در دنيا را با بستن قرارداد با كساني كه به حرفهاي خودشان پايبند نخواهند بود و جهان را به مكاني امن تر تبديل نخواهند كرد، خراب كنيم. اگر آنها مدعي هستند كه ميخواهند جهان را به جايي امن تر تبديل كنند، بگذارند آن 3000 نفري كه در ليبرتي هستند آزاد شوند و به كشورهايي در اروپا و آمريكا منتقل گردند، چيزي كه شايستة آن هستند. بگذارند آنها اين كار را بكنند. هر قراردادي كه ما با ملاها ميبنديم بايد مشروط به آزادي افراد كمپ ليبرتي باشد، كساني كه دولت آمريكا 10 سال پيش به طور مكتوب به آنها قول داد. تا كي ما ديگر ميتوانيم قولهايمان را به 3000 تن افراد غيرمسلح  نقض كنيم وقتي با كساني كه هيچگاه به قولهاي خود وفادار نبودند، قرارداد ميبنديم. نگذاريد كشور و اصول خودمان را براي موفقيتهاي كوتاه مدت ديپلوماتيك بفروشيم. وزير خارجه كري، رئيس جمهور اوباما! چيزي فراتر از  يك دنياي عاري از تسليحات اتمي در اينجا در گرو است. چيزي بيش از تغيير رژيم در ايران در اينجا در گرو است، چيزي كه به همراه جان اين 3000 تن در گرو است، اين است كه آمريكا چه نوع ملتي است؟ آيا ما ميتوانيم همچنان يك ملت بزرگ بمانيم؟ ما تنها زماني ميتوانيم همچنان يك ملت بزرگ باقي بمانيم كه با ايستادگي بر اصولمان وارد اين مذاكرات شويم. از 10 سال پيش كه فرماندهان ما در صحنه سندي را به امضا رساندند، بيش از 100 نفر در اشرف و ليبرتي به هنگام اعدامشان به دست مالكي و ملاها آن سند را در دست داشتند. دولت من كي براي دفاع از اصول آمريكا خواهد ايستاد؟
لوئيس فري مدير پيشين اف بي آي
خيلي متشكرم، خيلي متشكرم.
خانم رجوي، مايه افتخار و انگيزش بسيار براي من است كه امروز اينجا هستم. بايد بگويم كه به عنوان پدر 6پسر، ديدن اين زنان و مردان جوان خوب در اينجا كه رهرو و نتيجه مستقيم رهبري انگيزانندة شما هستند، چقدر خوشحال كننده است. اين را به شما تبريك مي گويم. اين واقعاً خيلي تكاندهنده است و از زماني كه اينجا آمدهام، به دفعات تكان خوردم. براي لحظاتي مي خواهم در مورد سالگردها، بحرانها و به طور خاص در مورد نوري روشن صحبت كنم. تشعشعي قوي كه خانم رجوي آن را نمايندگي مي كنند. امري كه شما در سخنان مردان و زنان جوان با آن روبرو شديد. اين آينده را نويد مي دهد. 
بعد از مشاهده تصاويري كه شاهد بوديم، فكر نمي كنم كه ما با كارنامه يي وحشتناكتر از كارنامة رژيم شر و قاتل ايران مواجه باشيم. اما من همچنين فكر مي كنم كه  شما مي توانيد آيندة بهتري را پيش بيني كنيد. اينها رهبران و زنان و مردان جواني هستند كه مسائل را تغيير خواهند داد. ما سالگردها را در اشكال بسيار متنوع گرامي مي داريم. چه عيد فصح باشد و چه عيد پاك. اينها روزهاي اميد و بهار هستند. چه سال جديد ايراني و عيد نوروز؛ ما با محرك قدرتمندي براي تغيير مواجه هستيم كه در اين مردان و زنان جوان و همچنين در اين تصاوير مشاهده مي كنيم. چرا كه آنها سمبل فداكاريهايي هستند كه انجام داده اند. به زودي ما سالگرد 26 ژوئن 1966 يعني بمبگذاري برجهاي خُبر را خواهيم داشت. همان طور كه به ياد داريم، اين بمبگذاري در يك استان در شرق عربستان سعودي رخ داد. 19پرسنل نيروي هوايي آمريكا در يك توطئه و دسيسة مستقيم كه از تهران آمده بود، به قتل رسيدند. اين عمل توسط حزب الله در عربستان به اجرا در آمد. همانطور كه امروز حزب الله مأموريتهاي رژيم ايران را در سوريه و ساير نقاط به اجرا در مي آورد. اين نقشه توسط بالاترين سطوح در رژيم ايران طرح ريزي شده بود. عوامل حزب الله پاسپورتهاي خود را در سفارت ايران در دمشق دريافت كرده بودند. پول توسط ژنرال شريفي كه يك فرمانده سپاه پاسداران بود، فراهم شد. ايالات متحده هرگز نسبت به اين قاتلين و اين عمل باورنكردني تروريستي واكنش نشان نداد. در اف.بي.آي به ما گفته شد كه در تحقيقات در مورد آن زير هيچ سنگي را تجسس ناشده باقي نگذاريم. پس از يك پروسة طولاني از دخالتها و تأخيرات سياسي، تحقيقات منجر به پيگرد چندين نفر شد. 5 يا 6 نفر از آنان از رهبران سياسي يا نظامي رژيم ايران هستند كه هم اكنون در ايران به سر مي برند. براي همين براي كساني كه در حال مذاكره بر سر تكثير سلاحهاي هستهيي با رژيم ايران هستند من يك پيشنهاد دارم: چطور است كه ما براي آنها شرط بگذاريم كه اين فراريها را به ما تحويل بدهند؟ تا بتوانيم آنها را محاكمه كرده و به زندان بفرستيم، جايي كه حقشان است.
يكي از نتايج مستقيم اين قتل عام آمريكاييان در حال خدمت، به شكل عجيبي اين بود كه آمريكا سازمان مجاهدين خلق را كه تنها عامل تغيير و آزادي و دموكراسي در تاريخ معاصر ايران است در ليست تروريستي گذاشت. اين عمل در آن زمان مطلقاً و كاملاً سياسي بود. من در آن زمان آنجا بودم و در ضمن من هيچ كسي را در اف.بي.اي سراغ ندارم كه پيش از قرار دادن سازمان مجاهدين در فهرست سازمانهاي تروريستي از طرف وزارت خارجه مورد مشاوره قرار گرفته باشد. چرا اين كار صورت گرفت؟ براي اين كه آنها گمان مي بردند كه يك مدره به نام خاتمي در آن كشور حاكم شده است. كسي كه بيش از هر كس مسئول سرعت بخشيدن به برنامه غني سازي اورانيوم بوده است. بنابراين يك سياست مماشات و عقبگرد و «نزديكي» به عنوان يك بازي سياسي كوتاه مدت به وجود آمد. اين امر نه تنها جان اين افراد را، در اين فيلم وحشتناك، بلكه همه مردم را به خطر انداخت و در معرض تروريسم روزانة اين رژيم قرار داد. 
ما در بارة سال گذشته و در باره حال و در باره رنجهاي باورنكردني ساكنان ليبرتي بسيار صحبت كرده ايم. يكي از مواهب حضور در اينجا اين است كه مي توانيم به طور مستقيم با اين ساكنان صحبت كنيم. به آنها مي گوييم كه تسليم نشويد. بالاخره كسي هست كه ايستادگي كند. جواناني كه امروز اينجا ديديد بازوان، گامها و صداي شما هستند و صداي شما هميشه شنيده خواهد شد. تغيير رژيم حتمي است. ما نميدانيم كه اين امر كي محقق مي شود. اما سازمان مجاهدين خلق و خانم مريم رجوي، شما اين تشكيلات و مهمتر از آن، اين اراده سياسي را داريد و از ارزشهاي دموكراتيك اصيلي برخوردار هستيد كه مي تواند كشور را به موقعيت بزرگ و شايسته آن برگرداند. مي خواهم همين طور به نحو ديگري در مورد آينده صحبت كنم. معمولاً آن طور كه شايسته است ما در اينجا زياد در مورد آن صحبت نمي كنيم. مي خواهم سخنانم را در مورد آينده و احتمالاً با نگرشي متفاوت به پايان ببرم. ما از تغيير سياسي و تغيير رژيم صحبت مي كنيم. به نظرم ما بايد همچنين در مورد عدالت صحبت كنيم. فكر مي كنم همان طور كه امروز شنيديم و بارها خوانده ايم، بايد همواره به خاطر داشته باشيم كه نه تنها در سازمان ملل، بلكه همين طور توسط سازمانهاي وابسته و تحت حمايت آمريكا نيز در مورد قتلعامها، كشتارها و نسل كشيهايي كه شش بار در اشرف و ليبرتي در يك فاصله زماني بسيار كوتاه به طور مستمر از انجام تحقيقات پايه يي و عادلانه سر باز زده شده است. تا به حال هيچ طرفي چنين تحقيقاتي انجام نداده است. بنابراين بگذاريد اين پيشگويي را در اينجا اعلام كنم و بگذاريد كه نه تنها دوستان ما در ليبرتي، بلكه همچنين كساني كه براي آنها رعب و كشتار به وجود مي آورند، بشنوند. مستندات و شهود بسيار قدرتمندي وجود دارد كه مي توانيم به آنها مراجعه كرده و افرادي را كه مرتكب كشتار جمعي شده اند مورد تعقيب قرار دهيم. ما همواره شاهد بوده ايم كه وزارت دادگستري آمريكا پروندههايي را عليه قاتلان نازي تشكيل مي دهد. اظهارات و حرفهاي بسياري براي جبران و اعاده حقوق كساني كه از حقوقشان از روند دادرسي محروم شدند، وجود دارد. اين امكان وجود دارد كه با توسل به قانون و شهود و اسناد و مدارك و بررسي صحنه هاي جنايت، صدها و صدها نفر را كه جنايت مرتكب شده اند، مورد پيگرد، محاكمه و حبس قرار بدهيم. من پيش بيني مي كنم كه اين  نيز جزئي از آيندة ايران آزاد باشد. ما نبايد اين جنايتها را بي پاسخ بگذاريم. به اين موارد به طور مناسب پاسخ داده نشده است. در برخي از موار حتي صحبت از جنايت هم به ميان نيامده ، زيرا كساني كه براي مذاكره تلاش مي كنند، با اين گونه موارد تحت عنوان ملاحظات سياسي برخورد مي كنند.
 اجازه بدهيد سخنانم را با اين پيش بيني تمام كنم كه با قدرت بيشتر و  قطعيت بيشتر تغيير در ايران و رهبري دموكراتيك در ايران صورت خواهد گرفت؛ همين طور بايد در مورد پيگرد و عدالت در آينده صحبت كرد. هر چند كساني هستند كه دست به جنايت  مي زنند يا به كمپ ليبرتي حمله  مي كنند و كساني هستند كه افراد را ترور مي كنند و حتي نزديك بود سفيري[ابوطالبي] را به آمريكا بياورند كه متخصص اين سوقصدها بوده است. اما عدالت و حسابرسي در هر حال خواهد بود. ممكن است 5 يا 20 سال و در برخي موارد 40 يا 50 سال طول بكشد ولي آينده يي هم هست. اين هشدار به كساني است كه در بالاترين سطوح به طراحي و ارتكاب چنين جنايتهايي ادامه مي دهند. متشكرم

كاپوسين دفور، رئيس سنديكاي سراسري دانش آموزان- فرانسه
از شما تشكر ميكنم از اين فرصت كه به من داديد تا بتوانم به عنوان نماينده سنديكاي عمومي دانش آموزان دبيرستان، پيام بسيارمهمي را در رابطه با وضعيت حقوق بشر درايران و كمپ ليبرتي برسانم. در حاليكه بعضيها درحال مذاكره با رژيم ايران برسر پروژه اتمي ، چشمانشان را به قتل عام 3 هزار مخالف ايراني در عراق ميبندند. اين نقض حقوق بشر است.
خانمها و آقايان، بايد و ضروريست كه سازمان ملل از ساكنان كمپ ليبرتي در عراق حفاظت كند. همه ما ميدانيم كه تمام ساكنان طبق كنوانسيون چهارم ژنو بعنوان افراد حفاظت شده شناخته شدهاند. در سپتامبر گذشته، نيروهاي عراقي 52 نفر را قتل عام كردند و 7 گروگان گرفتند. اين غير ممكن است. سازمان ملل بايد دست به كار شود. آمريكا، فرانسه، كشورهاي اروپايي بايد دست بكار شوند. چرا كه اين ديگر غير قابل قبول است. نبايد جنايات ضد انساني در اين ابعاد را بپذيرند. ديگر نميتوان افراد ليبرتي را ناديده گرفت. نبايد دمكراسي را ناديده گرفت. چرا كه مردم هستند و اگر دمكراسي را ناديده بگيريم يعني مردم را ناديده ميگيريم. ايالات متحده و سازمان ملل گفتند كه كمپ ليبرتي يك مكان ترانزيت است. تا الان چي شد؟ يك مكان موقت نيست. يك زندان است. يك زندان كه در آن افراد را حبس ميكنند چرا كه به آزادي اعتقاد دارند. چرا كه آنها ميانديشند. اين وضعيت غير قابل قبول است. اين نفرت انگيز است. و ما بايد با اين بجنگيم. ساكنان از حق تردد محروم هستند. آنها حق ديدار با خانواده را ندارند و به برخي خدمات درماني دسترسي ندارند. دو سال بعد از جابجايي به ليبرتي فقط 10 درصد از ساكنان بازاسكان شدهاند. دولت بايد از حقوق بشر در ايران حمايت كند و از دمكراسي دفاع كند و همچنين شرايط زندگي و انساني در ليبرتي را ارتقا دهد. شوراي امنيت سازمان ملل ميتواند نيروي كلاه آبي بفرستد. اين كار را بايد كرد. امروز به جوانان ايراني فكر مي كنم كه براي حقوقشان و زندگي شان مبارزه ميكنند، براي آزاديشان عليه قوانين ملاها تظاهرات ميكنند. بايد جهان صداي آنها براي آزادي را بشوند. دنيا بايد بداند كه نه نميتوان جلوي آزادي را گرفت، نميتوان ايرانيان را از زندگي آزاد منع كرد. اين غير ممكن است. شما براي اين هدف ميجنگيد و ما در فرانسه به هر ترتيب كه بتوانيم از شما حمايت خواهيم كرد. ما از خانم رجوي براي تغيير رژيم حمايت خواهيم كرد. چرا كه اين وضعيت ديگر قابل ادامه يافتن نيست. دموكراسي در اين جاست. جامعه بين المللي بايد در مقابل اعدامها و نقض حقوق بشر واكنش نشان دهد. اين وضعيت ديگر غير ممكن است. نبايد گذاشت مدافعان آزادي به مرگ محكوم شوند. نبايد گذاشت افرادي كه آزادانديشند به مرگ محكوم شوند. نبايد گذاشت كساني كه ميخواهند به شكل مطلوب خودشان زندگي كنند به مرگ محكوم شوند. بعنوان يك فرانسوي، بعنوان يك جوان، بعنوان يك اروپايي، من براي همبستگيمان با ايران و دمكراسي و آزادي تاكيد ميكنم. هر كدام از ما بايد ازدمكراسي در ايران حمايت كنيم. به اتفاق يكديگر بايد براي دمكراسي بجنگيم و آن را محقق كنيم. خانم رجوي، شما همبستگي را نمايندگي ميكنيد. شما دمكراسي را نمايندگي ميكنيد. شما برابري زن و مرد را نمايندگي ميكنيد. شما آزادي را نمايندگي ميكنيد. 
زنده باد صلح، زنده باد دمكراسي زنده باد ايران.

فريدون سيد احمدي
متشكرم آقايان درشويتز، هوارد دين، مايكل موكيزي، لوئيس فري، بسيار خوشحاليم كه شما را در اينجا با خود داريم. خوشوقتم كه جوانان نماينده در هلند، ايتاليا و آلمان را معرفي كنم. مونا رشيدي از انجمن فرياد دانشجو در هلند، مهيار هرسيني، انجمن دانشجويان و جوانان ايراني در غرب آلمان و مازيار عربشاهي، انجمن جوانان ايراني در ايتاليا.

مونا رشيدي ـ انجمن فرياد دانشجو ـ هلند
سلام به رئيس جمهور محبوبمان، خانم مريم رجوي، سلام به  ميهمانان و دوستان عزيزي كه از راه دور آمده اند ولي بيش از همه سلام و درود بر برادران و خواهرانم در زندان ليبرتي.  و درودهاي خالصانه بر معلم عزيزمان و رهبر انقلاب آقاي مسعود رجوي. احترام من نثار گلهاي سرخي باد كه سمبل 36 شهيد كمپ اشرف هستند، شامل خواهرمان فائزه رجبي، نسترن عظيمي دزفولي، آسيه رخشاني، مهديه مددزاده، شهنار پهلواني، مرضيه پورتقي، و فاطمه مسيح. و نهايتاً بيشترين احترام خود را نثار قهرمانمان صبا هفت برادران مي كنم كه با جنگيدن تا به آخر اين پيام داد كه به نام شرف و آزادي ما تا به آخر ايستاده ايم.
اسم من مونا رشيدي است. من دانشجوي تعليم و تربيت، حقوق و حقوق سياسي هستم. همچنين در طي تحصيلاتم در سازمانمان از طريق كمك كردن به ميزان توانم فعال بوده ام. به اين خاطر است كه مفتخرم اين شانس را داشته باشم از جانب سازمان دانشجويان و جوانان ايراني در هلند سخن بگويم. من همچنين به ياد عموي شهيدم كمال الدين منصوريان طبايي اينجا هستم. او نيز يك هوادار جوان و 21 ساله بود كه رژيم وي را به زندان عادل آباد در شيراز برد. طي تابستان 1988 بعد از شش سال و نيم اسارت و شكنجه، رژيم ايران او را اعدام كرد. او تنها 28 سال سن داشت. او خونش را در راه آزادي هديه كرد، مانند هزاران شهيد ديگر و به اين دليل من به آنها درود مي فرستم زيرا شجاعانه در برابر رژيم سفاك ايران ايستادند و تا آخرين لحظه حياتشان جنگيدند. ما نيز مانند بسياري از دانشجويان جوان و گروههاي جوانان و سازمانهاي دانشجويان جوان در ايران همگي براي عدالت و آزادي تلاش مي كنيم. آزادي داشتن يك صدا، آزادي از همة فساد و ديكتاتوري كه در رژيم ايران تجسم يافته است. آزادي براي آنهايي كه رنج كشيدند و هنوز از اعدامها و شكنجه ها در زندانهاي ايران رنج مي برند. اين جوانان هستند كه نمايندگان آيندة ايران هستند. اين جوانان هستند كه صداي همة ايرانيان در سراسر جهان هستند. ما بايد عليه اين ديكتاتوري به پا خيزيم. ما بايد يكديگر را حمايت كنيم و براي آينده مان بجنگيم. بجنگيم براي سرنگوني اين رژيم با همة ملاهاي شرير ايران تا اين كه مردم ايران وارد مرحلة جديد توسعه و خوشبختي در آزادي و ساختن ايران بشوند.
از جانب انجمن دانشجويان و گروههاي جوانان در هلند ما خواستار آن هستيم كه حفاظت اشرفي ها در زندان ليبرتي تأمين شود. خواهان آزادي 7 گروگان كه هنوز توسط ارتش عراق نگهداري مي شوند، هستيم. مايلم سخنانم را با نقل قولي از مالكوم ايكس به پايان ببرم كه يكي از فعالترين مبارزان حقوق بشر بوده و هست: «اگر شما حاضر نباشيد به خاطر آزادي بميريد بهتر است آن لغت را از فرهنگ لغات خود بيرون بياوريد». 
ما به جنگمان ادامه خواهيم داد تا عدالت به دست آيد. ما تا به آخرش ايستاده ايم زيرا آزادي به ايران مي آيد، به ويژه تحت رهبري عزيزترين رهبرانمان مسعود و مريم رجوي، متشكرم. 

مهيار هرسيني ـ انجمن دانشجويان و جوانان ايراني در غرب آلمان
متشكرم، 
مي توانيد ما را بزنيد، مي توانيد ما را بكشيد، ولي هرگز نمي توانيد ما را شكست بدهيد. اين پيام شهدايي است كه امروز ما به خاطر گراميداشت يادشان در اينجا جمع شدهايم. اين ارواح بيگناه و خالص متعلق به روشنترين ستارگاني هستند كه در هر جامعه يي ممكن است باشند ستارگان هر جامعه هستند. بدون ترديد ميراث قهرمانيها و شجاعت آنان وارد كتابهاي تاريخ خواهد شد. آري، يك سرباز عراقي پس از شركت در اين قتل عام گفت كه ”مجاهدين شجاعت بيمانندي از خود نشان دادند و ما را خسته كردند و بر ما چيره شدند». اين اسطوره ها الگوهاي امروز من هستند. شهدايي نظير صبا، حنيف و آسيه كه در اينجا در غرب تحصيل كردند و زندگي مرفهي داشته اند، ولي همة اين مزايا را به خاطر آرمانهايشان فدا كردند. آنها راه را براي ما هموار كردند و زماني كه ما راه را در مسير آزادي گم كنيم، كافي است كه به آسمان نگاه كنيم، نور هميشه تابان آنان ما را به طريق درست رهنمون ميسازد. آري، با چشماني اشكبار ما بايد به مردم ايران تبريك بگوييم كه از چنين ستارگاني برخودار شده اند. اين صبا بود كه در آخرين كلام قهرمانانهاش مي گفت «ما تا به آخر ميايستيم». در حالي كه تا دم مرگ خونريزي داشت. در حالي كه در ازاي جدا شدن از سازمان مجاهدين به وي بهترين رسيدگيهاي پزشكي عرضه مي شد، به آن دست رد زد. و اين جعفر كاظمي بود كه در همان سال به خاطر حمايت از مجاهدين در ايران اعدام گرديد. وي را تهديد كردند كه در صورت مصاحبه نكردن و اقرار تلويزيوني از پيش تعيين شده، به فرزند و همسرش آسيب مي رسانند. او تسليم نشد. و گفت ”همسر و پسرم همه چيز من هستند. من بدون آنها نميتوانم زندگي كنم. اما حتي اگر آنها را به اينجا آورده و در برابر چشمانم مثله كنيد، زانو نخواهم زد“. اين قهرمانان جان خود را به خاطر مردم فدا كردند، چرا كه به حقانيت اين جنبش ايمان داشتند. حقانيتي كه با درخشش خود شغالان ناحق را از هم ميگسلد و فراتر از آن سياستهاي قدرتمندترين كشورها و نهادهاي جهان را تغيير مي دهد. چه در برابر ليستگذاري ناعادلانة تروريستي كه پس از تلاشهاي خستگي ناپذير و پروندههاي بيشمار قضايي، پيروز آن مقاومت ايران بود، چه در برابر همه تلاشها و توطئههاي مارتين كوبلر، نمايندة فريبكار سازمان ملل كه او را رسوا كردند و جايگزين شد كنار رفت. در نهايت عدالت هميشه پيروز مي شود. چرا كه حقيقت اصالت دارد و همه چيز به كنار خواهد رفت. البته به دليل سخنان 34 سال پيش رهبر مقاومت ايران، مسعود رجوي كه هنوز در گوشهاي ما پژواك دارد و مي گويد «هر دستي كه از مجاهد بشكنيد با ده دست جايگزين مي شود. هر چشمي كه از مجاهدي نابينا مي كنيد، با صد چشم بيناشدة ديگر جايگزين مي شود و هر قلبي كه از مجاهد پاره مي كنيد و سري كه ميشكنيد، با هزار قلب ديگر پربركت جايگزين مي شود».
در حالي كه سازمان ملل متحد انبوه اعدامها در ملأ عام در ايران را به طور علني محكوم كرده است، در همين حال تحت عنوان «مبارزه با مواد مخدر» ميليونها دلار به رژيم ايران مي دهد. آري، به همين بهانه صدها تن در ايران سالانه اعدام مي شوند. در عراق دسيسة سازمان ملل عليه مقاومت و همكاري آن با ديكتاتور جنايتكار نوري مالكي آن قدر زياد شده است كه طاهر بومدرا، رئيس دفتر (وقت) حقوق بشر يونامي، سازمان ملل را آلت دست دولت عراق توصيف كرد. تا كي بايد مردم و مقاومت ايران چنين رياكاري و اشك تمساح ريختن را تحمل كنند؟ برايم سؤال است كه آيا واقعاً اين افراد خواهان ثبت نام خود در كنار بدترين ديكتاتورهاي زمان ما هستند؟ در حالي كه ستون اصلي قانون اساسي كشورهاي غربي آزادي بيان است. ما بايد از اين حق بنيادين استفاده كنيم تا به مردم ايران اميد بدهيم و به آنها بگوييم كه تنها نيستند. علاوه بر آن ما بايد صداي آنها باشيم. صداي بيصداهايي كه خود نميتوانند بيان كنند. براي همين بسيار حياتي است كه در اين گردهماييها شركت و از مقاومت حمايت كنيم. مهم است كه اين توطئهها را افشا كنيم تا بتوان آنها را متوقف كرد. مردم ايران از اين رژيم وحشي و بنيادگرا كه براي 35 سال گذشته ايران را اشغال كرده است، به ستوه آمده اند. از زماني كه به اصطلاح مدرة هميشه خندان به نام روحاني بر سر كار آمده است، رژيم ايران بيش از 700 تن را اعدام كرده است. هر زماني كه جهان فشار خود را بر روي رژيم كاهش مي دهد، رژيم فشارش را در داخل عليه مردم ايران افزايش مي دهد و روحاني يك نمونه آن است.  بنابراين بسيار مهم است كه جهان غرب را با فعاليتهاي خود وادار كنيم راه درست را بروند و روي حقوق بشر و سياست درست در قبال ايران متمركز شوند و در نهايت سياست ننگين مماشات را تغيير بدهند و از تغيير رژيم توسط مردم ايران حمايت كنند. 
رژيم حاكم بر ايران يك رژيم بنياد گراست، مردم را براي ايجاد رعب و وحشت در ملأعام اعدام مي كند. زندانيان را شكنجه و مورد هتك حرمت قرار مي دهد و تا سر حد مرگ كتك مي زند، شلاقهاي علني، چشم در آوردن و قطع اعضاي بند يك اقدام رايج و معمول در ايران است. دادگاهاي عادلانه وجود ندارد و رژيم ايران در آخرين رده كشورهاي سركوبگر در دنيا قرار دارد. اما اين نصف تصوير از ايران است، به عنوان يك رژيم بنيادگرا رژيم حتي در امور داخلي زندگي مردم دخالت كرده و آنها را مجبور مي كند كه طبق خواسته اش زندگي كنند. آنها كنترل مي كنند كه مردم چه موسيقي مي توانند گوش كنند، چه نوع لباسي مي توانند بپوشند و هر گونه تجمع مشترك مردان و زنان را ممنوع كرده است. زنان حقيقتاً از تحصيلات در چندين رشته محروم هستند و نياز به مجوز مردان براي تردد دارند بنابراين بسيار حياتي است كه از مقاومت مردم ايران حمايت كنيم كه توانسته است در برنامه 10 ماده يي ارائه شدة خانم رجوي به اين موضوعات پاسخ دهد.
اين نه تنها صلح و دموكراسي را براي ايران به ارمغان مي آورد بلكه براي مردم عراق و سوريه كه از دخالتهاي گستردة رژيم در كشورشان به خاطر حمايت از ديكتاتورهاي حاكم بر آنها و گروههاي مختلف رنج مي برند، پاسخ خواهد داد. بله براي ما بسيار مهم است به خصوص براي ما جوانان، اين در دستان ماست كه انتخاب كنيم رژيم در قدرت باشد و به جناياتش ادامه بده يا نه. همچنين سال نو ايراني شروع شده، اميدوارم كه فقط همين را به جهان عرضه كنيم. لذا همان طوري كه شهيد بهروز در يكي از ترانه هاي بسيار زيبايش خوانده اين سال، سال پيروزي است 
متشكرم     
پاريس- 23 فروردين 1393