Saturday, February 22, 2014

سخنرانی رئیس جمهور برگزیده مقاومت مریم رجوی دركنفرانس در انستیتو نوبل- اسلو

مریم رجوی
آقای رئیس، خانمها، آقایان!
من امروز می‌خواهم در مورد كشورم و نیاز مردم ایران به صلح و آزادی صحبت كنم؛ صحبت در مورد كشوری با تمدن كهن، كه 35 سال حاكمیت یك رژیم بنیادگرا آن را نابود شده كرده است؛ كشوری با منابع و فرهنگ غنی كه ملاها آن را به كشوری تبدیل كرده اند كه 70% جمعیت آن زیر خط فقر زندگی می‌كنند و مركز توسعة تروریسم و بنیادگرایی است.
امروز در كشور من، احترام به حقوق بشر و آزادی، جرم محسوب می شود و با زندان طویل المدت، شكنجه و اعدام مجازات می‌گردد. ملاها چوبه‌های دار را در ملأعام برپا می‌كنند و قربانیان را برای ارعاب جامعه، به‌دار می آویزند.
طی سه دهه گذشته، 120000 نفر به دلایل سیاسی اعدام شده‌اند. صدها هزار تن زندانی و شكنجه شده‌اند. در ماههای اخیر، با روی كار آمدن روحانی، سر و صدای زیادی در مورد یك دولت و حركت به اصطلاح اعتدالی در ایران، راه افتاده است. این یك سراب است كه توسط ملاها ایجاد شده و توسط لابی آنها تبلیغ می‌گردد. زیرا نه روحانی یك مدره است و نه رژیم كنونی  ظرفیت رفرم دارد. بن‌مایة قانون اساسی ملایان، حاكمیت مطلقة ولی فقیه است كه در تضاد بنیادین با همة ارزشهای دموكراتیك است. بنابراین هر گونه عقب‌نشینی در سیاستهای سركوبگرانه، نوید بخش آغاز پایان رژیم است.

undefined
خانم رجوی

اجازه بدهید كه چند كلمه‌یی هم در مورد مذاكرات هسته‌یی‌ بگویم:
من می‌دانم كه نظرات متفاوتی در مورد شیوة برخورد با این مساله، وجود دارد. ولی اجازه بدهید با وجوه مشترك شروع كنم:
اول- یك اجماع وجود دارد كه رژیم ملاها نباید به بمب یا توانایی هسته‌یی، دست پیدا كند.
دوم- یك توافق عمومی وجود دارد كه همة تلاشها باید صورت گیرد كه از جنگ ممانعت شود.
سوم- این غیرقابل مناقشه است كه رژیم ملاها تحت فشار، و نه به‌علت تغییر ماهیت، یك قدم به عقب برداشت و با توافقنامة ژنو، موافقت كرد. رژیم در هراس بود كه افزایش نارضایتی توده های مردم ، همراه با وضعیت وخیم اقتصادی و تحریمهای بین‌المللی، منجر به قیامهای عمومی علیه رژیم گردد.
چهارم- همچنین یك توافق عمومی وجود دارد كه توافقنامة موقت، از نقایص جدی، رنج می‌برد كه باید تصحیح شود. بنابراین، آنها كه به‌واقع خواستار خاتمة برنامة سلاح هسته‌یی رژیم ملاها هستند، باید درك‌كنند كه كم‌كردن تحریمها و امتیاز‌دادن به ملاها، نسخه‌یی برای یك فاجعه است، به ملاها وقت می‌دهد كه در حالی‌كه پروژة سلاح هسته‌یی‌شان راپیش می‌برند، بحرانهای اقتصادیشان را مهار كنند و مخالفت فزایندة عمومی را سركوب نمایند. متاسفانه جامعة بین‌المللی، به ‌بهانة به مخاطره نینداختن مذاكرات هسته‌یی، چشمان خود را بر جنایات رژیم بسته است.
برای جلوگیری از چنین نتیجة فاجعه‌باری، اقدامات زیر باید انجام شود:
اجرای كامل قطعنامه‌های شورای امنیت ملل متحد شامل توقف غنی‌سازی اورانیوم، تعطیل پروژة آب سنگین اراك، امضای پروتكل الحاقی و شروع بازرسیهای سرزده. در عین حال ،جامعة بین‌المللی باید خواستار خاتمة نقض حقوق بشر و توقف هرگونه دخالت در كشورهای دیگر، به‌ویژه در سوریه و عراق، شود.
این تأسف‌آور است كه جهان آزاد، چشمان خود را نسبت به جنایت علیه بشریت، به‌دلیل این توهم كه استمالت منجر به تغییر ماهیت یك رژیم مستبد می شود، ببندد.
یك وجه دیگر این سیاست غلط، رویكرد در رابطه  با نزدیك به 3000 تن از اعضای جنبش اپوزیسیون ایران در عراق است كه، به‌دلیل عملكرد غلط سازمان ملل و سیاست اشتباه آمریكا، تبدیل به یك موضوع انسانی اورژانس شده است.
از سال 2009، ساكنان در اشرف و لیبرتی، بارها مورد حمله قرار گرفته‌اند. در اول سپتامبر، 52 تن از آنها در اشرف، توسط نیروهای عراقی، قتل عام شدند. بسیاری از آنها دستبند زده شده و سپس  اعدام گردیدند. هفت نفر نیز، كه شش تن  آنها زن بودند، ربوده شدند.
 اخیراً خبردار شدیم كه دولت عراق به صورت پنهانی، پیكر‌های این 52شهید را مخفیانه و بدون اطلاع به خانواده‌هایشان به خاك سپرده‌ و حتی محل دفن این شهیدان را به خانوادها نگفته است.. این اقدام، دلیل اثباتی دیگری برای دست‌داشتن مستقیم دولت عراق در این جنایت است.
عكس‌العمل جامعة بین‌المللی در این مورد چه بوده است؟ سازمان ملل و برخی از دولتها، فقط جنایت را محكوم كردند؛ بدون این كه هیچ اقدامی در جهت معرفی مجرمان و قرار دادن آنها در مقابل عدالت انجام دهند. آنها حتی یك تحقیقات مستقل را شروع نكردند. كما این كه هیچ اقدامی برای تامین امنیت كمپ لیبرتی انجام ندادند
در همین جا از دولت نروژ می‌خواهم كه مبتكر یك تلاش بین‌المللی برای آزادی گروگانها و انجام تحقیقات مستقل در مورد قتل عام اول سپتامبر باشد. شورای امنیت ملل متحد باید این موضوع را برای تحقیقات به دادگاه بین المللی جنایی ارجاع دهد.  

undefined

دوستان عزیز!
سازمان ملل و آمریكا قول داده بودند كه بعد از انتقال به كمپ لیبرتی، خیلی زود ساكنان به جای امن در خارج عراق منتقل خواهند شد. بعد از گذشت دو سال، تنها 9 درصد به خارج منتقل شده‌اند.
این در حالیست كه همة ساكنان، افراد حفاظت‌شده تحت كنوانسیون چهارم ژنو هستند. آنها توسط كمیساریای عالی پناهندگان، به‌عنوان پناهجو و پناهنده، اعلام شده‌اند كه از حمایت قانون بین‌الملل برخوردارند. كجاست آن حفاظت؟ در ازاء هر سه نفر كه به خارج منتقل شده اند، یك نفر جان خود را از دست داده است. اما واقعیت، از این آمار نیز دردناك تر است. همه ساكنان در خطر جدی قرار دارند.
اما سؤال من امروز خطاب به جامعة بین‌المللی است. چرا سكوت و بی‌عملی در قبال این مسأله انسانی؟
من امروز به نروژ آمده‌ام تا از دولت نروژ بخواهم كه مبتكر شكستن این سكوت شود. نروژ یك سنت غنی در دفاع از حقوق بشر دارد و پیشتاز حفاظت از ارزشهایش و مدافعین حقوق بشر بوده است.
شما می‌دانید كه شورای ملی مقاومت، آلترناتیو رژیم ملایان است و به یك جمهوری دموكراتیك و كثرت‌گرا بر پایة جدایی دین و دولت، برابری زن و مرد و دموكراسی و آزادی برای مردم ایران و تمام جهان، به‌خصوص برای منطقه، معتقد است. به همین دلیل، من معتقدم حمایت شما برای اعضای مجاهدین به‌خصوص در لیبرتی، به صلح و امنیت در منطقه و جهان ،كمك خواهد كرد.
متشكرم.
05 اسفند 1392